آنجا كه خانه‌ام نيست

معرفی کتاب:

آنجا كه خانه‌ام نيست، داستاني است درباره نوجوان‌هايي كه ازمحيط متشنج خانه، با نقشه قبلي فرار مي‌كنند. پدر جواد، معتادي است كه هر روز مادر او را به باد كتك مي‌گيرد. محيط خانه حسام هم دست كمي از خانه جواد ندارد. پدر حسام، مادرش را طلاق داده و او با نامادري‌اش زندگي مي‌كند. آن‌ها با پس‌انداز كردن پول تو جيبي‌هاي خود تصميم مي‌گيرند، صبح زود از خانه مي‌گريزند. راننده كاميوني آنها را سوار مي‌كند و به شهرباني مي‌برد. رئيس شهرباني به فراري بودن بچه‌ها شك كرده، اما آن‌ها زيرك‌تر از اين حرف‌ها هستند و او را مي‌فريبند. جواد و حسام در مسير اصفهان با پسري به نام كاظم آشنا و براي رفتن به تهران با او همراه مي‌شوند. زندگي درتهران، برخلاف تصور جواد و حسام، سخت‌تر از آن چيزي است كه فكر مي‌كردند. آن‌ها مدت‌ها براي يافتن يك كار آبرومند تلاش مي‌كنند، اما خيلي زودبا مشكلات اين نوع زندگي آشنا مي‌شوند. پس از مدتي جواد تصميم‌ مي‌گيرد به خانه بازگردد. حسام يك سال پس از اوبه همين نتيجه مي‌رسد. اين كتاب، مختص گروه سني راهنمايي و دبيرستان است. آنجا كه خانه‌ام نيست، در 124 صفحه در قطع وزيري متوسط منتشر شده است.